تعاریف
کودکان استثنایی کسانی هستند که برای شکوفا شدن استعداد بالقوه ا ی که از آن برخوردارند به آموزش وپرورش وخدمات وبژه ای نیاز دارند.آنها به این دلیل به چنین آموزشها وخدماتی نیاز دارند که در یک یا چند جنبه از جنبه های زیر با اغلب کودکان تفاوت دارند.آنها ممکن است دچار مشکلاتی از این قبیل باشند:عقب ماندگی ذهنی ،ناتوانی در یاد گیری،ناراحتیها وآشفتگیهای عاطفی،نقایص جسمانی،نقص در سخن گفتن،عیب شنوایی،عیب بینایی یا استعداد درخشان یا تیز هوشی.(هالاهان وکافمن،مجتبی جوادیان،1375 آستان قدس رضوی)
به کودکانی استثنایی گفته می شود که بر خلاف اکثریت افراد هم سن خود در شرایط عادی قادر به سازگاری با محیط نباشند.واز نظر فکری ،جسمانی ،عقلانی ،رفتاری وعاطفیبا هم سالان خود فرق کلی داشته با شند . و روشهای خاص آموزش وپرورش درباره آنان به کار رود . .(احمدوند،1381 پیام نور)
در یک طبقه بندی کلی که مورد قبول اکثر صاحب نظران است افراد استثنایی را می توان در سه گروه جای داد:
1- کودکان ونو جوانانی که به علت اختلافات هوشبهر وفعالیتهای ذهنی از کودکان عادی متمایزند.در این گروه افراد عقب مانده ذهنی وافراد تیز هوش قرار دارند.
2-.افرادی که به علت اختلالها وضایعه های مغزی یا اختلالهای عملی مبتلا به اختلالهای رفتاری هستند..در این گروه کودکان ونوجوانان ناسازگار یا سازش نیافته یا دشوار قرار دارند.
3- کودکان ونوجوانان مبتلا به اختلالها ونقیصه های حسی وحرکتی واختلالهای عملی رشد.در این گروه نابینایان ،ناشنوایان وهمچنین مبتلایان به اختلالهای تکلمی یا اختلالهای کنترل اسفنکتر ها قرار دارند.
کرک دانش آموزان استثنایی را در شش گروه قرار داده است:
1- انحرافات هوشی :دانش آموزان تیز هوش وکند ذهن
2- نقایص حسی :دانش آموزان کم شنوا ،نا شنوا وکم بینا ونابینا
3- دشواریهای ارتباطی:دانش آموزان با مشکلات تکلمی ودانش آموزان با نارساییهای ویژه یادگیری
4- نابهنجاریهای رفتاری: دانش آموزان با اختلالهای رفتاری
5-دشواریهای حرکتی :دانش آموزان با معلولیتهای بدنی
6- سایر موارد استثنایی وبیماریها
مارلند دانش آموزان استثنایی را در نه گروه قرار داده وبراساس مطالعت خود درصد شیوع آنها را نیز تعین کرده است به نظر مارلند درصد شیوع انواع دانش آموزان استثنایی حدود سیزده درصد کل جمعیت می باشدکه در زیر به آن اشاره خواهد شد:
1- تیز هوشان وخلاقها 3درصد
2- عقب ماندگان ذهنی 3/ 2
3- مشکلات شنوایی(نا شنوایان وکم شنوایان) 6/0
4- مشکلات بینایی (نابینایان وکم بینایان) 1/0
5- مشکلات تکلمی 5/3
6-اختلالات یادگیری 1
7- اختلالات رفتاری 2
8- دشواریهای حرکتی 5/0
9- بیماریهای مزمن دانش آموزان با بیش از یک نقص06/0
درصدجمع کل .......................................... 3 1
طبقه بندی ودرصد شیوع سازمان یونسکو
1- کسانی که دارای ناتوانایی تکلمی هستند حدود 2درصد
2- گروه ناسازگار اجتماعی وهیجانی حدود 2درصد
3-گروه عقب ماندگان ذهنی حدود 2تا 5/2درصد
4- گروه کودکان سرآمد حدود 2درصد
5- گروه نابینایان(نیمه بینا ونابینا) حدود2/0درصد
6- گروه معلولان جسمی حدود 5/1درصد
7- گروه نا شنوایان وسخت نا شنوایان حدود 5/1درصد
8- دانش آموزانی که دارای اختلالات خاص یادگیری هستند حدود 1درصد
9- گروهی که دارای بیماریهای ویژه ای هستند مثل صرع ،قند خون و... حدود 5/1درصد
جمع کل به طور متوسط ................................................... 13درصد
ترد گلد: نقص روانی حالتی از رشد وتحول ذهنی از نوع وحدی است که (فرد در آن وضع)قادر نیست خود را با محیط بهنجار وهمنوعان خود به گونه ای سازش دهد که بی نیاز از سر پرستی ،کنترل یا حمایت خارجی ،به زندگی خود ادامه دهد.
دول: معتقد است که در تعریف درست عقب ماندگی ذهنی باید به شش ملاک روشن توجه شود:
1-بی کفایتی اجتماعی2-ناشی از زیر هنجاری ذهنی 3-که به لحاظ تکوینی تثبیت شده 4-که به پختگی رسیده5-دارای خاستگاه سرشتی است و6-ضرورتاً علاج ناپذیر است
کانــــــر:
- نوع اول عقب ماندگی شامل افرادی است که در پتانسیل های هیجانی وشناختی خود عمیقاً ناقص هستند.این افراد در تمام فرهنگهای موجود به عنوان معیوب شناخته می شوند.آنان ناتوان وغیر سازشی هستند.
-نوع دوم شامل افرادی می شود که محدودیتهای هوشی آنها به طور قطع مر تبط با معیار امر فرهنگی خاصی است.که آنها را احاطه کرده است .اینان در جامعه های ساده تر وکم هوش گرا مشکلی در برخورداری از برابری در برآورد آرزوهای قابل درک وعملی خود ندارند.ومی توانند مشاغلی را عهده دار گردند.می توان از اینان به عنوان افرادی که از لحاظ هوشی نارسا هستند صحبت کنیم تا افراد مبتلا به نقص ذهنی.(احمدوند،1381 پیام نور)
کلمه استثنایی نمایانگر انواع ویژگیها وتفاوتها بوده وهر کودک ودانش آموز نیز نسبت به کودکان ودانش آموزان دیگرمیتواند از نظر جسمی (پزشکی)،روانی ،اجتماعی ،اقتصادی،سیاسی و... استثنایی باشد.آنچه که ما اصطلاحاً (کودک استثنایی) می گوییم،غالباًبدین معناست که کودک از نظر هوشی وجسمی وروانی واجتماعی به میزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت می باشد.که نمی تواند به نحوی مطلوب حداکثر استفاده را از برنامه های آموزش وپرورش عادی ببرد وناگزیر نیازمند به توجه خاص وآموزش وخدمات فوق العاده ای می باشد.(غلامعلی افروز،1362 دانشگاه تهران)
تعریف بر اساس نمره آزمون هوشی:
الف)گروه عقب مانده های شدید،افرادی که هوشبهر کمتر ازپنجاه دارند
ب)گروه عقب مانده های متوسط،آنهایی که هوشبهر بین پنجاه ویک تا هفتاد دارند
ج) گروه عقب مانده های سطحی یا مرضی،آنهایی که هوشبهر بین هفتادویک تا هشتادو پنج دارند
دیدگاه کاپلان وسادوک:
در تعریف عقب ماندگی ذهنی دو روش تصوری عمده وجود دارد: 1-)مدل زیستی - طبی2-)مدل اجتماعی وانطباقی
طرفداران مدل زیستی – طبی به ویژه در آمریکا عقیده دارند که وجود تغییرات اساسی در مغز برای تشخیص عقب ماندگی ذهنی اهمیت بنیادی دارد.طرفداران مدل انطباقی ،اجتماعی نیز روی عملکرد اجتماعی وتوانایی کلی برای سازگاری با موازین مقبول تاکید می کند.
Dsm-iii-r
به شرح زیر می باشد:Dsm-iii-r ویژگیهای عقب ماندگی در
1- عملکرد هوشی کلی که به طور قابل ملاحظه ای پایین تر از حد طبیعی بوده .
2- نقص یا اختلال قابل ملاحظه در کارکرد انطباقی
3- شروع قبل از 18 سالگی
Dsm-iv
1- عقب ماندگی ذهنی خفیف :میزان هوشبهر از 50-55 تا حدود 70
2- عقب ماندگی ذهنی متوسط :میزان هوشبهر از 35-40 تا حدود 55-50
3- عقب ماندگی ذهنی شدید :میزان هوشبهر از 25-20 تا 40-35
4- عقب ماندگی ذهنی عمیق :میزان هوشبهر زیر 20 تا 25
5- عقب ماندگی ذهنی با شدت نا مشخص
با ذکر این تعریف در بالا تا حدودی با مشخصات خاص افراد استثنایی آشنا شدیم حال به سراغ آزمون خود که همان آدمک گودیناف است می رویم .ما برای انجام این آزمایش نیاز به یک کودک استثنایی ویک کودک سالم وطبیعی داریم .برای این منظور دو نفر را انتخاب کرده ایم . .(احمدوند،1381 پیام نور)