خلاقیت در کودکان آهسته گام

پيش از مدرسه بايد برای کودکان فرصت هايی فراهم شود تا از طريق بازی آزاد و استفاده از انواع گوناگون وسايل سازنده، قوه تخيل و بيان عقايد و احساسات را در خود تقويت کنند. از آنجا که کودکان عقب مانده ذهنی در بيان تخيلات و ارائه خلاقيت ها دچار کمبود هستند، برنامه پيش از مدرسه بايد طوری طرح ريزی شود که بر اين جنبه بسيار تاکيد داشته باشد. برنامه پيش از مدرسه بايد پيرامون بازی آزاد تدوين شود، بازی آزاد فرصتهايی برای خانه بازی، شن بازی، آب بازی، بازی با مکعب ها، و استفاده از وسايل گوناگون هنری فراهم می کند. معلمان بايد با گفتن داستان و واداشتن کودکان به مربوط ساختن رويدادهای روزانه، فعاليتهای خلاقه را در آنان برانگيزند. بايد از ريتم های سازنده برای برانگيختن قوه تخيل استفاده شود. بعنوان نمونه می توان يک فعاليت ريتميک برای آنها اجرا کرد و از آنها خواست تا با آن دست بزنند. بعدا" ممکن است پيشنهاد کنند که با آن آهنگ پايشان را به زمين بکوبند، با آن بچرخند و يا سرشان را تکان دهند. از طريق پيشنهادهای گوناگون کودکان می توانند فعاليت خلاقه ای مربوط به آن ريتم به وجود آورند. اين در حالی است که بعضی از تفاوت هايی که بين کودکان در آموزشگاه پيش از مدرسه ويژه عقب مانده های ذهنی و مهدکودک های عادی توسط معلمان مشاهده شده از اين قرار است که دامنه تخيلات اين کودکان به پيشامدهای روزانه ای که در خانه يا مدرسه اتفاق می افتد محدود می شود. در فعاليت های تخيلی و بيانی و يا خلاقه آنها اصالت و ابتکار کمتری وجود دارد. هر گاه مشاهده شود که در طرح های مربوط به پيشبرد خلاقيت و تخيل پاره ای از فعاليت های خانه يا مدرسه بيش از حد تکرار شده است، معلمان بايد سعی کنند فعاليت های تازه ای را در آنها برانگيزند و ابتکار را در سطح اين کودکان تشويق کنند. اين به آن معنی است که کودک عقب مانده ذهنی از کودک عادی هم سالش در مهدکودک به راهنمايی بزرگ تر ها بيشتر نياز دارد. بعنوان مثال، در مورد کودکی که بدون هدف يک قطار اسباب بازی را هل می دهد می توان با افزودن وسايل و دادن پيشنهادهايی به او، تجربه های بيشتری در باره يک راه، يک پل و غيره برايش فراهم ساخت. کودکان عقب مانده به آزمايش کردن اشيای تازه تمايل کمی دارند. آنها فرصت های تازه را نمی آزمايند، بلکه نياز دارند که معلم از طريق افزودن وسايل که در آزمايش کردن و کشف موقعيت های تازه کمک می کند، سئوالاتی را مطرح سازد و توصيه هايی را ارائه دهد. اين طور به نظر مي رسد که کودکان عقب مانده ذهنی غالبا" از فعاليت های کودک ديگر تقليد می کنند، بعنوان مثال آموزگاری در ساعت سرود پرسيد،" چه سرودی را بخوانيم؟ " و کودکی پاسخ داد، " راسو می جهد )". در اين موقع همه کودکان همين تقاضا را تکرار کردند. به نظر نمی رسد اين کودکان خلاقيت های تصادفی مانند ترکيب کردن رنگها را بشناسند و يا نسبت به آن شور و شوقی نشان دهند. احتمالا" دليلش اين است که آنها چندان به آزمايش و کشف نمی پردازند و در نتيجه متوجه اشتباهات و انحرافات نمی شوند. در اين رويدادهای تصادفی در واقع اشتياق معلم است که موجب برانگيختن آنان برای رسيدن به تجربيات تازه می شود. اين کودکان گرايشی به اجرای طرح ها تا مرحله اتمام آنها ندارند. بسياری از فعاليت های آنها کوتاه مدت است، بويژه وقتی که معلم صحنه را ترک می کند. بسيار مهم است که وقتی معلم فعاليتی را آغاز می کند، هر چند گاه به مدت کوتاهی بيرون برود، و سپس بازگردد، از اين راه ضمن آنکه طرح کامل می شود، استقلال در عمل نيز برای آنان محسوس خواهد شد. آموزگار بايد از طريق گردش با کودکان در بيرون شهر و با معرفی فعاليتهای گوناگون در مدرسه اقدام به گسترش دامنه علاقه مندی های کودکان کنند.

چند مهارت برای تقویت روحیه ی كودكان آهسته گام:

بسیاری از والدین بر این باورند كه مهارت های مفید اجتماعی برای موفقیت كودكان در زندگی مهم  و حیاتی هستند . به نظر می رسد كه برخی از كودكان فقط با مشاهده دیگران این مهارت ها را به سادگی می آموزند ؛ اما كودكان استثنایی ممكن است در آموزش و یاد آوری آنها با مشكلات زیادی مواجه باشند .

برای روشن شدن مطلب ، دو كودك استثنایی را در نظر بگیرید . اولی پسری ده ساله و دومی دختری هفت ساله است و هر دو در یادگیری آداب اجتماعی دچار مشكل هستند . اگر شما والدین این بچه ها بودید چگونه می توانستید به آنها كمك كنید تا مهارت ها و آداب اجتماعی را بیاموزند . پیشنهادهای زیر آموزش راهبردهایی در این خصوص  است كه به این قبیل كودكان كمك می كند تا امیال خود را كنترل كرده و توقعات اجتماعی را نیز برآورده سازند :

مدلسازی

رفتاری را كه می خواهید به فرزندتان بیاموزید سرمشق قرار دهید ، مثلا وقتی می خواهید وارد مكانی شوید در بزنید و اجازه بگیرید و یا هنگامی كه می خواهید جایی را ترك كنید ، به او گوشزد كنید كه با وجود این كه او دوست دارد بیشتر بمانید ولی اكنون وقت رفتن است . مطمئن باشید فرزندتان شنیده باشد كه شما از صاحبخانه تشكر كردید .

آموزش

بنشینید و با فرزندتان در سطح خودش ، در مورد انتظاراتتان از او و رفتارهای جدیدی كه می خواهید به او آموزش دهید صحبت كنید . تذكرات شفاهی باید مرحله به مرحله و همراه با تصاویر و عكسها ، آموزش های كتبی و استفاده از عروسك ها باشد . تكرار و یادگیری همراه با بازی ، درك انگیزه فرزند شما را افزایش می دهد . مثلاً می توانید یك اتاق مقوایی بسازید و به نوبت به جای عروسك ها در بزنید و پاسخ دهید .

بدین طریق می توانید مفهوم در زدن قبل از ورود به مكانی را به شیوه ای لذت بخش و نشاط آور به فرزندتان آموزش دهید .

این آموزش ها را هر چند روز یك بار حدود پنج  دقیقه تمرین كنید تا وقتی كه مطمئن شوید فرزندتان آموزش های لازم را فرا گرفته است . بعد از هر جلسه تمرین نیز می توانید با دادن پاداش یا امتیازات خاص او را تشویق كنید .

 تمرین و ممارست

وقتی كه مطمئن شدید او مفاهیم را متوجه شده و آنها را درك می كند می توانید آنها را با او انجام دهید . زدن به در را با چندین در، از جمله در اتاق خواب یا حمام تمرین كنید تا این كار برایش به صورت وظیفه مطرح شود. و در هر بار موفقیت ، او را تشویق كنید .

 انگیزش

پس از آموزش و تمرین این آداب اجتماعی ، هدف این است كه فرزندتان آنها را در زندگی واقعی به كار ببرد و سرانجام برای او به صورت یك عادت درآید . از این كه این مهارت ها را خوب یاد گرفته اظهار رضایت كنید و به او بفهمانید هنگامی كه آنها را در زندگی واقعی اش به كار ببرد مورد تشویق قرار خواهد گرفت . اما به محض این كه به این رفتارها عادت كرد مشوق ها را نیز به تدریج كم رنگ تر كرده یا محو كنید و استفاده از پاداش ها را تغییر دهید،  طوری كه در فرزندتان برای آشنایی با دیگر مهارت های اجتماعی انگیزه ایجاد شود .

در شرایط  دشوار حامی او باشید ، حتی یك كودك با انگیزه ی قوی نیز اگر توقعات ما بیش از توان او باشد ، موفق نخواهد شد. شما می توانید برای آموزش فرزندتان او را به طرق مختلف كمك كنید تا این رفتارها برایش جا بیفتد .

اگرچه آموزش مهارت های جدید به كودكان استثنایی كار ساده ای نیست اما با تلاش و كوشش و هدایت و خلاقیت های شما او می تواند موفق شود و این موفقیت می تواند تغییرات ماورای تصور شما را در زندگی او  ایجاد كند . (منبع اینترنت)

 

تعاریف

کودکان استثنایی کسانی هستند که برای شکوفا شدن استعداد بالقوه ا ی که از آن برخوردارند  به آموزش وپرورش وخدمات وبژه ای نیاز دارند.آنها به این دلیل به چنین آموزشها وخدماتی نیاز دارند که در یک یا چند جنبه از جنبه های زیر با اغلب کودکان تفاوت دارند.آنها ممکن است دچار مشکلاتی از این قبیل باشند:عقب ماندگی ذهنی ،ناتوانی در یاد گیری،ناراحتیها وآشفتگیهای عاطفی،نقایص جسمانی،نقص در سخن گفتن،عیب شنوایی،عیب بینایی یا استعداد درخشان یا تیز هوشی.(هالاهان وکافمن،مجتبی جوادیان،1375 آستان قدس رضوی)

به کودکانی استثنایی گفته می شود که بر خلاف اکثریت افراد هم سن خود در شرایط عادی قادر به سازگاری با محیط نباشند.واز نظر فکری ،جسمانی ،عقلانی ،رفتاری وعاطفیبا هم سالان خود فرق کلی داشته با شند . و روشهای خاص آموزش وپرورش درباره آنان به کار رود . .(احمدوند،1381 پیام نور)

در یک طبقه بندی کلی  که مورد قبول اکثر صاحب نظران است افراد استثنایی را می توان در سه گروه جای داد:

1- کودکان ونو جوانانی که به علت اختلافات هوشبهر وفعالیتهای ذهنی از کودکان عادی متمایزند.در این گروه افراد عقب مانده ذهنی وافراد تیز هوش قرار دارند.

2-.افرادی که به علت اختلالها وضایعه های مغزی یا اختلالهای عملی مبتلا به اختلالهای رفتاری هستند..در این گروه کودکان ونوجوانان ناسازگار یا سازش نیافته یا دشوار قرار دارند.

3- کودکان ونوجوانان مبتلا به اختلالها ونقیصه های حسی وحرکتی واختلالهای عملی رشد.در این گروه نابینایان ،ناشنوایان وهمچنین مبتلایان به اختلالهای تکلمی یا اختلالهای کنترل اسفنکتر ها قرار دارند.

کرک دانش آموزان استثنایی را در شش گروه قرار داده است:

1- انحرافات هوشی :دانش آموزان تیز هوش وکند ذهن

2- نقایص حسی :دانش آموزان کم شنوا ،نا شنوا وکم بینا ونابینا

3- دشواریهای ارتباطی:دانش آموزان با مشکلات تکلمی ودانش آموزان با نارساییهای ویژه یادگیری

4- نابهنجاریهای رفتاری: دانش آموزان با اختلالهای رفتاری

5-دشواریهای حرکتی :دانش آموزان با معلولیتهای بدنی

6- سایر موارد استثنایی وبیماریها

مارلند دانش آموزان استثنایی  را در نه گروه قرار داده وبراساس مطالعت خود درصد شیوع آنها را نیز تعین کرده است به نظر مارلند درصد شیوع انواع دانش آموزان استثنایی حدود سیزده درصد کل جمعیت می باشدکه در زیر به آن اشاره خواهد شد:

1- تیز هوشان وخلاقها                              3درصد

2- عقب ماندگان ذهنی                          3/ 2

3- مشکلات شنوایی(نا شنوایان وکم شنوایان)  6/0

4- مشکلات بینایی (نابینایان وکم بینایان)         1/0

5- مشکلات تکلمی                                       5/3

6-اختلالات یادگیری                                       1

7- اختلالات رفتاری                                        2

8- دشواریهای حرکتی                                      5/0

9- بیماریهای مزمن دانش آموزان با بیش از یک نقص06/0

  درصدجمع کل .......................................... 3 1

 

طبقه بندی ودرصد شیوع سازمان یونسکو

1- کسانی که دارای ناتوانایی تکلمی هستند                               حدود 2درصد

2- گروه ناسازگار اجتماعی وهیجانی                                     حدود 2درصد

3-گروه عقب ماندگان ذهنی                                                حدود 2تا 5/2درصد

4- گروه کودکان سرآمد                                                     حدود 2درصد

5- گروه نابینایان(نیمه بینا ونابینا)                                          حدود2/0درصد

6- گروه معلولان جسمی                                                      حدود 5/1درصد

7- گروه نا شنوایان وسخت نا شنوایان                                   حدود 5/1درصد

8- دانش آموزانی که دارای اختلالات خاص یادگیری هستند     حدود 1درصد

9- گروهی که دارای بیماریهای ویژه ای هستند مثل صرع ،قند خون و...    حدود 5/1درصد

جمع کل به طور متوسط ................................................... 13درصد   

ترد گلد: نقص روانی حالتی از رشد وتحول ذهنی از نوع وحدی است که (فرد در آن وضع)قادر نیست خود را با محیط بهنجار وهمنوعان خود به گونه ای سازش دهد که بی نیاز از سر پرستی ،کنترل یا حمایت خارجی ،به زندگی خود ادامه دهد.                                       

دول: معتقد است که در تعریف درست عقب ماندگی ذهنی باید به شش ملاک روشن توجه شود:

1-بی کفایتی اجتماعی2-ناشی از زیر هنجاری ذهنی 3-که به لحاظ تکوینی تثبیت شده 4-که به پختگی رسیده5-دارای خاستگاه سرشتی است و6-ضرورتاً علاج ناپذیر است

کانــــــر:

- نوع اول عقب ماندگی شامل افرادی است که در پتانسیل های هیجانی وشناختی خود عمیقاً ناقص هستند.این افراد در تمام فرهنگهای موجود به عنوان معیوب  شناخته می شوند.آنان ناتوان وغیر سازشی هستند.

-نوع دوم شامل افرادی می شود که محدودیتهای هوشی آنها به طور قطع مر تبط با معیار امر فرهنگی خاصی است.که آنها را  احاطه کرده است .اینان در جامعه های ساده تر وکم هوش گرا مشکلی در برخورداری از برابری در برآورد آرزوهای قابل درک  وعملی خود ندارند.ومی توانند مشاغلی را عهده دار گردند.می توان از اینان به عنوان افرادی که از لحاظ هوشی نارسا هستند صحبت کنیم تا افراد مبتلا به نقص ذهنی.(احمدوند،1381 پیام نور)

کلمه استثنایی نمایانگر انواع ویژگیها وتفاوتها بوده وهر کودک ودانش آموز نیز نسبت به کودکان ودانش آموزان دیگرمیتواند از نظر جسمی (پزشکی)،روانی ،اجتماعی ،اقتصادی،سیاسی و... استثنایی باشد.آنچه که ما اصطلاحاً (کودک استثنایی) می گوییم،غالباًبدین معناست که کودک از نظر هوشی وجسمی وروانی واجتماعی به میزان قابل توجهی نسبت به دیگر همسالان خود متفاوت می باشد.که نمی تواند به نحوی مطلوب حداکثر استفاده را از برنامه های آموزش وپرورش عادی ببرد وناگزیر نیازمند به توجه خاص وآموزش وخدمات فوق العاده ای می باشد.(غلامعلی افروز،1362 دانشگاه تهران)

 

تعریف بر اساس نمره آزمون هوشی:

 

الف)گروه عقب مانده های شدید،افرادی که هوشبهر کمتر ازپنجاه دارند

ب)گروه عقب مانده های متوسط،آنهایی که هوشبهر بین پنجاه ویک تا هفتاد دارند

ج) گروه عقب مانده های سطحی یا مرضی،آنهایی که هوشبهر بین هفتادویک تا هشتادو پنج دارند

دیدگاه کاپلان وسادوک:

در تعریف عقب ماندگی ذهنی دو روش تصوری عمده وجود دارد: 1-)مدل زیستی - طبی2-)مدل اجتماعی وانطباقی

طرفداران مدل زیستی – طبی به ویژه در آمریکا عقیده دارند که وجود تغییرات اساسی در مغز برای تشخیص عقب ماندگی ذهنی اهمیت بنیادی دارد.طرفداران مدل انطباقی ،اجتماعی نیز روی عملکرد اجتماعی وتوانایی کلی برای سازگاری با موازین مقبول تاکید می کند.

Dsm-iii-r

 به شرح زیر می باشد:Dsm-iii-r ویژگیهای عقب ماندگی در

1- عملکرد هوشی کلی که به طور قابل ملاحظه ای پایین تر از حد طبیعی بوده .

2- نقص یا اختلال قابل ملاحظه در کارکرد انطباقی

 3- شروع قبل از 18 سالگی

Dsm-iv

1- عقب ماندگی ذهنی خفیف :میزان هوشبهر از 50-55 تا حدود 70

2- عقب ماندگی ذهنی متوسط :میزان هوشبهر از 35-40 تا حدود 55-50

3- عقب ماندگی ذهنی شدید :میزان هوشبهر از 25-20 تا 40-35

4- عقب ماندگی ذهنی عمیق :میزان هوشبهر زیر 20 تا 25

5- عقب ماندگی ذهنی با شدت نا مشخص

با ذکر این تعریف در بالا تا حدودی با مشخصات خاص افراد استثنایی آشنا شدیم حال به سراغ آزمون خود که همان آدمک گودیناف است می رویم .ما برای انجام این آزمایش نیاز به یک کودک استثنایی ویک کودک سالم وطبیعی داریم .برای این منظور دو نفر را انتخاب کرده ایم . .(احمدوند،1381 پیام نور)

در انگلستان واژه استتثنایی را برای کودکان تیز هوش به کار می برند ودر آمریکا به تمام کودکانی که به نحوی با کودکان طبیعی وهمسن خود از نظر جسمانی و روانی تفاوت دارند استثنایی می گویند.در تعریف آمریکایی ،یک کودک نا بینا ،نا شنوا ،عقب مانده ذهنی وتیز هوش ونابغه نیز استثنایی تلقی می شوند.

در انگلستان تیز هوشان را استثنایی می دانند.وسایر کودکانی را که به عللی تحت حمایت وآموزش خاص قرار می گیرند کودکان ویژه می گویند.کودکان ویژه در11 گروه طبقه بندی شده اند.:

1- مبتلایان به بیماری قند

2- مبتلایان به اختلالات حرکتی

3- کودکان صرعی

4- مبتلایان به اختلالات تکلم

5- کودکان ضعیف وحساس که زود بیمار می شوند ونیازمند مراقبت هستند.

6- کودکان ناسازگار

7- کودکان عقب مانده

8- کودکان نابینا

9- مبتلایان به ضعف بینایی

10- ناشنوایان

11- کودکان کم شنوا

یازده گروه فوق تحت عنوان معلول نیز مطالعه می شوند.

البته در معنای کلی همه کودکان استثنایی هستند زیرا هیچ دو کودکی در جهان نیستند که شبیه به هم باشند.برخی از تفاوت ها بین کودکان زیاد چشمگیر نیست.به همین خاطر ما زیاد به این تفاوتها نمی پردازیم .ما فقط کودکانی را مورد ارزیابی قرار می دهیم که دارای تفاوتهای آشکاری از کودکان طبیعی هستند. واژه استثنایی یک اصطلاح آموزشی است .مربیان آموزش وپرورش ومشاوران وراهنمایان تحصیلی اولین کسانی هستند که به محدودیتهای یادگیری ،مشکلات عاطفی ،،شخصیتی واجتماعی کودکان استثنایی در محیط مدرسه واقف می شوند.(احمدوند،1381 پیام نور)

آموزش چند مهارت برای تقویت روحیه ی كودكان آهسته گام(استثنایی)

بسیاری از والدین بر این باورند كه مهارت های مفید اجتماعی برای موفقیت كودكان در زندگی مهم  و حیاتی هستند . به نظر می رسد كه برخی از كودكان فقط با مشاهده دیگران این مهارت ها را به سادگی می آموزند ؛ اما كودكان استثنایی ممكن است در آموزش و یاد آوری آنها با مشكلات زیادی مواجه باشند .

برای روشن شدن مطلب ، دو كودك استثنایی را در نظر بگیرید . اولی پسری ده ساله و دومی دختری هفت ساله است و هر دو در یادگیری آداب اجتماعی دچار مشكل هستند . اگر شما والدین این بچه ها بودید چگونه می توانستید به آنها كمك كنید تا مهارت ها و آداب اجتماعی را بیاموزند . پیشنهادهای زیر آموزش راهبردهایی در این خصوص  است كه به این قبیل كودكان كمك می كند تا امیال خود را كنترل كرده و توقعات اجتماعی را نیز برآورده سازند :

مدلسازی

رفتاری را كه می خواهید به فرزندتان بیاموزید سرمشق قرار دهید ، مثلا وقتی می خواهید وارد مكانی شوید در بزنید و اجازه بگیرید و یا هنگامی كه می خواهید جایی را ترك كنید ، به او گوشزد كنید كه با وجود این كه او دوست دارد بیشتر بمانید ولی اكنون وقت رفتن است . مطمئن باشید فرزندتان شنیده باشد كه شما از صاحبخانه تشكر كردید .

آموزش

بنشینید و با فرزندتان در سطح خودش ، در مورد انتظاراتتان از او و رفتارهای جدیدی كه می خواهید به او آموزش دهید صحبت كنید . تذكرات شفاهی باید مرحله به مرحله و همراه با تصاویر و عكسها ، آموزش های كتبی و استفاده از عروسك ها باشد . تكرار و یادگیری همراه با بازی ، درك انگیزه فرزند شما را افزایش می دهد . مثلاً می توانید یك اتاق مقوایی بسازید و به نوبت به جای عروسك ها در بزنید و پاسخ دهید .

بدین طریق می توانید مفهوم در زدن قبل از ورود به مكانی را به شیوه ای لذت بخش و نشاط آور به فرزندتان آموزش دهید .

این آموزش ها را هر چند روز یك بار حدود پنج  دقیقه تمرین كنید تا وقتی كه مطمئن شوید فرزندتان آموزش های لازم را فرا گرفته است . بعد از هر جلسه تمرین نیز می توانید با دادن پاداش یا امتیازات خاص او را تشویق كنید .

 تمرین و ممارست

وقتی كه مطمئن شدید او مفاهیم را متوجه شده و آنها را درك می كند می توانید آنها را با او انجام دهید . زدن به در را با چندین در، از جمله در اتاق خواب یا حمام تمرین كنید تا این كار برایش به صورت وظیفه مطرح شود. و در هر بار موفقیت ، او را تشویق كنید .

 انگیزش

پس از آموزش و تمرین این آداب اجتماعی ، هدف این است كه فرزندتان آنها را در زندگی واقعی به كار ببرد و سرانجام برای او به صورت یك عادت درآید . از این كه این مهارت ها را خوب یاد گرفته اظهار رضایت كنید و به او بفهمانید هنگامی كه آنها را در زندگی واقعی اش به كار ببرد مورد تشویق قرار خواهد گرفت . اما به محض این كه به این رفتارها عادت كرد مشوق ها را نیز به تدریج كم رنگ تر كرده یا محو كنید و استفاده از پاداش ها را تغییر دهید،  طوری كه در فرزندتان برای آشنایی با دیگر مهارت های اجتماعی انگیزه ایجاد شود .

در شرایط  دشوار حامی او باشید ، حتی یك كودك با انگیزه ی قوی نیز اگر توقعات ما بیش از توان او باشد ، موفق نخواهد شد. شما می توانید برای آموزش فرزندتان او را به طرق مختلف كمك كنید تا این رفتارها برایش جا بیفتد .

اگرچه آموزش مهارت های جدید به كودكان استثنایی كار ساده ای نیست اما با تلاش و كوشش و هدایت و خلاقیت های شما او می تواند موفق شود و این موفقیت می تواند تغییرات ماورای تصور شما را در زندگی او  ایجاد كند . 

  نقـش تربيتـي خانـواد‌ه

خانواد‌ه به عنوان ركن اساسي تربيت، نقش بسيار مهمي د‌ر كمك به رشد‌ و تربيت كود‌كان ايفا مي‌كند‌، اين امر به ويژه د‌ر اولين سال‌هاي زند‌گي كه تجربه‌هاي اوليه كود‌ك د‌ر حال شكل گرفتن است، از اهميت شايان توجهي برخورد‌ار است. غالب رفتارهاي انسان بر اساس ياد‌گيري است و اولين و مهم‌ترين پايگاه ياد‌گيري كانون خانواد‌ه است. بسياري از مهارت‌ها د‌ر نخستين سال‌هاي زند‌گي فراگرفته مي‌شوند‌. د‌ر اصل خانه و خانواد‌ه پايه‌هاي اجتماعي شد‌ن و ساختار شخصيت كود‌ك را بنيان مي‌گذارند‌. ايفاي نقش پد‌ر و ماد‌ر به عنوان عامل پرورشي د‌ر چارچوب خانواد‌ه شرط استقرار شخصيت سالم كود‌ك خواهد‌ بود‌.از خانه و خانواد‌ه است كه مي‌توان پيرامون محور رواني كود‌كان نخستين نصف‌النهارهاي شخصيت را ترسيم كرد‌، چرا كه ساختن انسان د‌ر د‌وران كود‌كي بسيار آسانتر از زمان بزرگسالي است. طبع لطيف و زمينه مساعد‌ي كه كود‌ك د‌ر محيط خانواد‌ه د‌ارد‌، بهترين شرايطي است كه مي‌توان شايسته‌ترين بذرهاي تربيتي را پرورش د‌اد‌. حضرت علي(ع) مي‌فرمايد‌: «صفحه د‌ل كود‌ك همچون زمين مستعد‌ي است كه هيچ گياهي د‌ر آن نروييد‌ه و آماد‌ه هر نوع بذرافشاني است». امام محمد‌ غزالي نيز
ادامه نوشته

با عرض سلام به همه علاقمندان روانشناسی به خصوص آن دسته از عزیزانی که در حوزه کودکان استثنایی کار میکنند .باید واقعاْبه این عزیزان خسته نباشید گفت .دیشب برنامه پرتو با موضوع کودکان استثنایی بود .که مهمون اون هم آقای دکتر غلامعلی افروز بودند.ایشان جایزه سازمان بهداشت جهانی را به خاطر تحقیقاتشان در مورد کودکان مبتلا به سندرم داون در ایران گرفتن که ما هم به ایشان وهمکارانشان تبریک می گوییم ایشان در کنگره ای که گویا در مصر برگزار شد پیشنهاد استفاده از کودکان آهسته گام را به جای کودکان استثنایی کردند .که به نظر بنده هم کلمه ای مناسب تر از کودکان استثنایی است.آهسته گام به این دلیل که این گروه نسبت به هم سن وسال های خودشان آهسته تر فرایند یاد گیری را طی می کنند ونیازمند صبر وحوصله فراوان مربیان خود هستند .به همين منظور ما هم از اين به بعد اين از كلمه كودكان آهسته گام به جاي كودكان استثنايي استفاده مي كنيم.